صرفنظر از برخی فعالیتهای گذرا در این حیطه، از حدود 13-12سال پیش جوایز ادبی بهطور جدی به عرصه ادبیات ایران پا گذاشتند تا با معرفی کتابهای برتر و شبیه آنچه در سایر نقاط دنیا رخ میدهد، فضای ادبیات را رونق داده و به چرخه نشر کمک کنند.
ریشه این اتفاق شاید برخلاف آنچه انتظار میرود، در یک اقدام ستایشآمیز و تکرارناشدنی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نهفته باشد. وقتی در مراسم 20سال ادبیات داستانی بعد از انقلاب چند نویسنده فعال در ادبیات معرفی شدند، بعد از آن تا ابتدای دهه80، چند جایزه ادبی خصوصی یکی بعد از دیگری کار خود را آغاز کردند و به این ترتیب، برگزاری جایزه، بهعنوان یکی از فعالیتهای جدی مجامع، محافل و مراکز ادبی تا امروز ادامه یافت.
توجه به جوایز خصوصی
بعد از آن و در فاصله تغییر دولتها در دهه 80، آرام آرام توجه مسئولان فرهنگی کشور به جوایز خصوصی بیشتر و بیشتر شد تا جایی که شکلی از رقابت یا نمایش الگوی مناسب از برگزاری یک جایزه یا درک عمیقتر از اهمیت وجود جوایز در دنیای ادبیات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که پیش از آن، تنها کتابسال جمهوری اسلامی ایران را برگزار میکرد، به سمت راهاندازی جوایز جدید سوق داد. جایزه 110سکهای جلال آلاحمد، کتاب فصل و گام اول، ازجمله مهمترین جوایزی هستند که در نیمه دوم دهه80 و بهصورت مستقیم توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پابه دنیای کتاب گذاشتهاند. اما همزمان با راهاندازی این جوایز، نگاه دولت به جوایز خصوصی کمکم تغییر کرد تا جایی که عملا رونق اولیه آرامآرام جای خود را به رکود داد و جوایزی که یکی یکی راهاندازی شده بودند، یکی یکی تعطیل شده یا تا مرز تعطیلی و بیتفاوتی پیش رفتند.
البته برای درک و تحلیل علل رکود جوایز ادبی در چند سال گذشته، بیتردید لازم است به جوانب مختلفی نظیر نوسان انتشار آثار داستانی، سختگیری و روال طولانی و فرساینده فرایند ممیزی، بیانگیزگی برگزارکنندگان، نبود منابع مالی برای تأمین هزینههای برگزاری و... نیز توجه داشت، اما در این بین، شاید نقش مسئولان فرهنگی در آنچه تاکنون رخ داده و بعد از این میتواند رخ دهد، اهمیت بیشتری داشته باشد. عملکرد مسئولان فرهنگی گاهی به تضعیف جوایز خصوصی منجر شده است. اما شاید در حال حاضر و برای آینده، برنامهریزی هدفمندتر و ساماندهی جایزهها اهمیت بیشتری داشته باشد.
مهمترین جایزه حوزه کتاب
جایزه کتابسال، سالهای سال تا پیش از برگزاری جایزه جلال، عملا در حوزه ادبیات، صورتمسئله را حذف کرده و عموما هیچ برگزیدهای معرفی نمیکرد. این جایزه بهعنوان مهمترین و رسمیترین جایزه در حوزه کتاب، پس از تولد جایزه جلال، رسما بخش ادبیات را به نتایج جلال محدود کرد و رویکردی را در پیش گرفت که سرانجام هم بهدرستی روشن نشد قرار است در بخش ادبیات معاصر چه کند. از یکسو جایزه جلال هم در پنج دوره گذشته، فقط یک دوره برگزیده اصلی معرفی کرده است و از سوی دیگر، قرار است این جایزه جور کتابسال ادبی را نیز بکشد.
این در حالی است که در تمام دنیا، جوایز هر یک مستقل از هم و بهطور جداگانه رأیشان را اعلام میکنند و دریافت یک جایزه ربطی به گرفتن یا نگرفتن جایزه دیگر ندارد. بخشی از این مشکل شاید از آنجا ناشی میشود که داوران معمولا چهرههایی یکسانند و حتی برگزارکننده همه جوایز ادبی در حوزه رسمی نیز یک نهاد یعنی خانه کتاب است. بهجز اینها، جایزه جلال هم در طول برگزاری، با حواشی زیادی همراه بوده و صرفنظر از پنهانکاری در معرفی داوران که ویژگی مشترک همه این جوایز است، نادیده گرفتن برخی ضوابط صدور رأی نهایی با نظر قطعی و حتمی مسئولان برگزاری، حتی فراتر از نظر داوران، از دیگر مشکلات این جایزه بوده است؛ مشکلی که امسال بیش از همیشه خود را نشان داد و تا سطح رسانهها و نامهنگاری داوران و مسئولان پیش رفت.
در کنار اینها، ضعیف شدن روزبهروز جوایزی که نهادهای غیردولتی یا تقریبا غیردولتی برگزار میکنند، فضای ادبیات ایران را با رخوتی مواجه کرده که در طول یک دهه گذشته بیسابقه بوده است. برگزاری جوایز با دیدگاههای مختلف، دستکم این فایده را داشته که رقابت نویسندگان و کتابها، توجه مخاطبان را به کتاب جلب میکند و میتواند به فروش بیشتر منجر شود. گذشته از این، معرفی آثار برگزیده، همواره به فروش آنها کمک کرده است و در کنار اینها، مبلغی که بهعنوان جایزه به نویسنده برگزیده داده میشود، برای نویسندگانی که بهصورت غیرحرفهای و با تیراژهای هزار نسخهای زندگی میکنند، هرچه که باشد، قابل اعتناست... .
حاشیههای جایزه جلال
مسائل و حاشیههایی که پیرامون جایزه جلال رخ داد، شاید زنگخطری بود برای مسئولان تا بیش از همیشه روشن شود لازم است به برگزاری جوایز (خصوصی یا دولتی) بیش از پیش توجه نشان دهند. در جامعه ادبی سراسر جهان، همواره یکی از مهمترین و داغترین جریانات، اخبار مرتبط با جوایز ادبی است.
جایزهها همیشه و در همه حال، کتابهایی را مورد بررسی قرار میدهند که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز انتشار دریافت کردهاند و از سوی ناشرانی که باز هم از همین وزارتخانه مجوز فعالیت دارند منتشر میشوند. بنابراین در عین حال که برگزاری نظاممندتر جایزههایی نظیر کتابسال و جلال بیتردید اتفاق مبارکی است، اما شاید مناسبترین گزینه، فراهم کردن فضای فعالیت برای ادبیات در سراسر کشور و بازگشت به نقش نظارتی دولت باشد؛ نقشی که اگر کمی هم با چاشنی حمایت همراه شود به رونق هرچه بیشتر بازار نشر کمک خواهد کرد.